یاسین جانیاسین جان، تا این لحظه: 13 سال و 5 روز سن داره

یاسین امانت الهی خاطرات یک کودک سندرم داون

مادر

مادرم ! تو را با "میم" محبتت می‌شناسم و می‌روم تا "ر"ی رستگاری‌ات را در گوش تک‌تک قاصدک‌ها زمزمه کنم... آغوش گرمت را به خاطر آرامش دریایی‌اش دوست می‌دارم و ساحل بیکران دستانت را در نگاهم جمع می‌کنم و مرغ دل را در آسمان آبی نگاهت پرواز می‌دهم... تا نفس‌هایت همچون آفتاب سحرگاهی، نوازشگر روحم باشد.. . و لبخند دلنشینت بر کویر دلم باریدن گیرد که سخت تشنه‌ام و درد مرا جز این، چه چیز التیام بخشد؟ مادرم !  تورادوست دارم به خاطر اینکه شانه هایت آنقدر قوی هست تا بارتمام دنیا را به دوش بکشی و همچنین شانه هایت آنقدر نرم هست که به بقیه آرامش بدهی. مادرم ! دوستت دارم به خاطر اینکه جایی که ه...
30 فروردين 1393
1